plateful بقدر يک بشقاب
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه phonolite
phonolite خاره اتش فشانى که تخته سنگ تازه ازموه گرفته ان چون چکش بخوردصدامى دهد
Read More »ترجمه کلمه platelike
platelike بشقاب مانند
Read More »ترجمه کلمه plater
plater کليشه ساز،صفحه فلزى ساز،ماشين غلتک کاغذ سازى ،اسب مخصوص مسابقه اسب دوانى
Read More »ترجمه کلمه phonography
phonography صدا نگارى ،صوتى ،تند نويسى از روى صدا،ضبط صدا
Read More »ترجمه کلمه platen
platen “نگهدارنده کاغذ در چاپگر،استوانه ،ميز تراز،اهن فشار،صفحه پهن فلز،قالب ريزى و ريخته گرى ،نورد ماشين تحرير و غيره علوم مهندسى : ميز کار ماشين ابزار کامپيوتر : غلتک”
Read More »ترجمه کلمه phonographic(al)
phonographic(al) مبنى بر قاعده تندنويسى ارزوى صدا،فونوگرافى
Read More »ترجمه کلمه platform
platform “سکوى شيرجه ،سطحه ،کف راه ،پايه نصب ،سکو،صحن ،مرام ،خط مشى ،سخن رانى کردن ،در جاى بلند قرار دادن کامپيوتر : پايگاه معمارى : جايگاه خطابه ورزش : تخته ۴ در ۴ متر مسابقه وزنه بردارى علوم هوايى : رسانگر حامل گيرنده علوم نظامى : خط مشى”
Read More »ترجمه کلمه phonographist
phonographist صدانويس
Read More »ترجمه کلمه phonographer
phonographer صدا نويس ،متخصص تند نويسى ازروى صدا
Read More »