photoconductive cell “الکترونيک : پيل نور – رسانايى شيمى : سلول فوتورسانا”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه plaster background
plaster background “دورنماى گچ کارى علوم مهندسى : مايه گچ کارى سفيدکارى ساختمان”
Read More »ترجمه کلمه photoconductivity
photoconductivity قابليت هدايت نور،نور رسانى
Read More »ترجمه کلمه plaster cast
plaster cast “قالبگيرى گچى ،گچ گيرى اطراف عضو شکسته ،گچ گرفتن معمارى : ريخته گرى گچى”
Read More »ترجمه کلمه photoconductive
photoconductive “هادى حساس نسبت به نور،هادى نور،نوررسان علوم هوايى : ماده اى که مقاومت الکتريکى ان با شدت روشنايى تغيير ميکند”
Read More »ترجمه کلمه panel interview
panel interview روانشناسى : مصاحبه ميزگرد
Read More »ترجمه کلمه photochromy
photochromy عکاسى رنگى
Read More »ترجمه کلمه plaster charge
plaster charge “خرج شراپنل علوم نظامى : خرج انفجارى افشان”
Read More »ترجمه کلمه photocomposition
photocomposition کامپيوتر : کاربرد پردازش الکترونيکى در تهيه چاپ که مستلزم تعريف و تنظيم تحرير و توليد ان به وسيله پردازش از طريق عکاسى مى باشد
Read More »ترجمه کلمه photochemistry
photochemistry “رشته اى از علم شيمى که درباره اثر نور در مواد شيميايى بحث مينمايد،نور شيمى شيمى : نورشيمى”
Read More »