plasmic وابسته به سفيده ياخته
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه photodissociation
photodissociation شيمى : تفکيک نورى
Read More »ترجمه کلمه plasmodium
plasmodium نوعى از پلاسموديدها که انگل ياخته هاى خون ميشوند،انگل مالاريا
Read More »ترجمه کلمه photodecomposition
photodecomposition شيمى : تجزيه نورى
Read More »ترجمه کلمه photoconductor
photoconductor کامپيوتر : هادى حساس نسبت به نور
Read More »ترجمه کلمه plasmolysis
plasmolysis پلاسموليز،چروک و انقباض سفيده ياخته وخروج از جدار ياخته(به علت ازبين رفتن اب ان)
Read More »ترجمه کلمه photocopy
photocopy رونوشت بردارى بوسيله عکاسى ،فتوکپى
Read More »ترجمه کلمه plaster (to)
plaster (to) “اندود کردن ،اندودن معمارى : پوشاندن”
Read More »ترجمه کلمه palm the ball
palm the ball ورزش : رانينگ
Read More »ترجمه کلمه plaster
plaster “گچ کارى کردن ،خمير مخصوص اندود ديوار و سقف ،ديوار را با گچ و ساروج اندود کردن ،گچ زدن ،گچ ماليدن ،ضماد انداختن ،مشمع انداختن روى علوم مهندسى : اندود”
Read More »