photoemissive علوم هوايى : ماده اى که در اثر روشنايى يا نور از خود الکترون تابش ميکند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه plaque
plaque “پلاک ،لوحه ،نشان ،صفحه کوچک معمارى : لوح منقوش”
Read More »ترجمه کلمه photoemissive cell
photoemissive cell الکترونيک : لامپ نور – برقى
Read More »ترجمه کلمه photoelectron
photoelectron فتوالکترون
Read More »ترجمه کلمه plashy
plashy مانند ابگيريا چاله ،گل الود
Read More »ترجمه کلمه photoemission
photoemission خروج الکترون از فلز در اثر نيروى تابشى نور وغيره
Read More »ترجمه کلمه plash
plash ترشح کردن ،صداى چلپ چلوپ ايجاد کردن ،چکه کردن ،چکيدن ،چلپ چلپ
Read More »ترجمه کلمه photoelectricity
photoelectricity “فتوالکتريسيته شيمى : فوتوالکتريسيته”
Read More »ترجمه کلمه plasm
plasm ( )plasma(تش ).پلاسما،قسمت ابکى خون ،خونابه
Read More »ترجمه کلمه photoelectric effect
photoelectric effect شيمى : اثر فوتوالکتريک
Read More »