فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
planning permission قانون ـ فقه : اجازه عمران و ابادى اراضى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه palmated
palmated پنجه اى ،مانند کف دست ،گسترده ،پرده دار
Read More »ترجمه کلمه planning organization
planning organization بازرگانى : سازمان برنامه
Read More »ترجمه کلمه planning principles
planning principles بازرگانى : اصول برنامه ريزى
Read More »ترجمه کلمه photophilic
photophilic ( )photophilous(گ.ش ).نور گراى ،رشد کننده در نور زياد
Read More »ترجمه کلمه planning programming budgetting
planning programming budgetting “system )P.P.B.S ( بازرگانى : نظام برنامه ريزى بودجه برنامه اى”
Read More »ترجمه کلمه photoperiodism
photoperiodism زيست شناسى : واکنش نورى
Read More »ترجمه کلمه planning system
planning system بازرگانى : نظام برنامه ريزى
Read More »ترجمه کلمه photonegative
photonegative نورگريز،فرار کننده ودو شونده از نور
Read More »ترجمه کلمه planning staff
planning staff علوم نظامى : ستاد طرح ريزى کننده
Read More »