فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
weapons assignment “واگذارى جنگ افزار علوم نظامى : مامور کردن جنگ افزارها”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه wear stripes
wear stripes دوره زندانى را گذراندن ،زندانى بودن
Read More »ترجمه کلمه weapons free
weapons free “جنگ افزار اتش به اختيار علوم نظامى : فرمان اتش به اختيار در پدافند هوايى”
Read More »ترجمه کلمه weapons tight
weapons tight “جنگ افزار اتش محدود علوم نظامى : فرمان اتش محدود در پدافند هوايى”
Read More »ترجمه کلمه wear-resistant
wear-resistant علوم مهندسى : مقاوم در بربر سائيدگى
Read More »ترجمه کلمه weapons hold
weapons hold “جنگ افزار اتش قطع علوم نظامى : فرمان اتش قطع در پدافند هوايى”
Read More »ترجمه کلمه wear
wear “سائيدن ،سايش ،پوسيدگى ،فرسوده شدن ،پوشيدن ،در بر کردن ،بر سر گذاشتن ،پاکردن( کفش و غيره)،عينک يا کراوات زدن ،فرسودن ،دوام کردن ،پوشاک علوم مهندسى : خوردگى زيست شناسى : ساييدن ورزش : تغيير سمت دادن به دور از باد علوم هوايى : فرسايش علوم نظامى : فرسايش خوردگى جنگ افزارها”
Read More »ترجمه کلمه wear resistance
wear resistance “علوم مهندسى : مقاومت سايش معمارى : مقاومت در مقابل سايش”
Read More »ترجمه کلمه wear a hole in
wear a hole in سوراخ کردن
Read More »ترجمه کلمه wear out
wear out “اسقاطى ،کهنه و فرسوده شدن(در اثر استعمال)،از پا دراوردن و مطيع کردن ،کاملا خسته کردن بازرگانى : مستهلک شده”
Read More »