pitched battle جنگ صف ارايى شده ،جنگ سخت تن به تن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه p (proportion)
p (proportion) روانشناسى : نسبت
Read More »ترجمه کلمه picnicking
picnicking “خورگشتى زيست شناسى : پيک نيکى”
Read More »ترجمه کلمه pitcher
pitcher افتابه ،کوزه ،پارچ ،پرتاب کننده ء توپ
Read More »ترجمه کلمه pico
pico “نجوم : پيکو علوم هوايى : پيشوندى به معناى ¹ ۱به توان منفى۱۲ ”
Read More »ترجمه کلمه picky
picky ضربه زننده ،بانوک بردارنده ،ناخنک زن
Read More »ترجمه کلمه pabx
pabx کامپيوتر : Private Automatic Branch Exchangeتبادل انشعاب خودکار خصوصى
Read More »ترجمه کلمه picnic
picnic “خورگشت ،گردش دسته جمعى ،به پيک نيک رفتن ،دسته جمعى خوردن زيست شناسى : پيک نيک”
Read More »ترجمه کلمه pitcherful
pitcherful انچه دريک سبوجابگيرد،يک سبو
Read More »ترجمه کلمه pickwickian syndrome
pickwickian syndrome روانشناسى : نشانگان پيک ويکى
Read More »