piece goods بازرگانى : کالاهايى که بصورت دانه اى بفروش ميرسد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pistol whip
pistol whip با تپانچه بر بدن کسى زدن
Read More »ترجمه کلمه piece mark
piece mark علوم نظامى : شماره شناسايى که روى قطعات و وسايل حک مى شود
Read More »ترجمه کلمه pancake
pancake “نان ساجى ،نان شيرين و پهن( مثل کلوچه) علوم نظامى : در رهگيرى هوايى يعنى مى خواهم به زمين بنشينم يا به زمين بنشينيد”
Read More »ترجمه کلمه piece deresistance
piece deresistance بخش عمده خوراک ،مثلا تيکه بزرگى از گوشت
Read More »ترجمه کلمه pistoleer
pistoleer “سرباز طپانچه دار،سرباز تپانچه دار علوم نظامى : مسلح به طپانچه”
Read More »ترجمه کلمه piece dye
piece dye بطوريکپارچه رنگ کردن
Read More »ترجمه کلمه pistole
pistole ليره اسپانيولى ،سکه زرکه بيشتردراسپانى رواج داشت
Read More »ترجمه کلمه piece de resistance
piece de resistance امر مهم ،فقره برجسته ،کار پر اهميت ،خوراک اصلى
Read More »ترجمه کلمه pistolgraph
pistolgraph دستگاه عکس فورى
Read More »