pilot ” Programming Inquiry Learning or Teachingيک زبان برنامه نويسى ،زبان پايلوت ،راهنماى ناو،راهنمايى کردن ،ناوبرى کردن ،ليدر،خلبان هواپيما،راننده کشتى ،اسباب تنظيم وميزان کردن چيزى ،پيلوت ،چراغ راهنما،رهبرى کردن ،خلبانى کردن ،راندن ،ازمايشى کامپيوتر : پيلوت قانون ـ فقه : ناخدا ورزش : راننده قايق روى يخ علوم نظامى : راهنماى ناوبرى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pilose
pilose پوشيده از موى ريز يا کرک ،مودار،مويين
Read More »ترجمه کلمه pinery
pinery کاجستان ،جنگل کاج ،گرمخانه اناناس
Read More »ترجمه کلمه pilosity
pilosity پوشيدگى از موياکرک ،پشمالويى
Read More »ترجمه کلمه pinfall
pinfall ورزش : تعداد ميله هاى افتاده با يک گوى بولينگ ضربه فنى کشتى
Read More »ترجمه کلمه pilomotor response
pilomotor response روانشناسى : پاسخ سيخ شدن مو
Read More »ترجمه کلمه pinetum
pinetum کاجستان ،جنگل کاج
Read More »ترجمه کلمه pillsbury variation
pillsbury variation ورزش : وارياسيون پيلزبرى در بازى چهار اسب شطرنج
Read More »ترجمه کلمه pinfold
pinfold جانوران ولگرد،درتوقيف گاه نگاه داشتن
Read More »ترجمه کلمه pillule
pillule )pilule(حب کوچک
Read More »