pilot tunnel عمران : تونل کوچکى که جلو تونل اصلى حفر مى شود تا شيب و سمت واقعى تونل اصلى که بايستى حفر گردد تعيين شود و به تونل راهنما معروف است
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pincers
pincers “گازانبر علوم مهندسى : گازانبر”
Read More »ترجمه کلمه pilot rudder
pilot rudder “علوم نظامى : تيغه سکان مانور ناو علوم دريايى : تيغه سکان مانور ناو”
Read More »ترجمه کلمه pinch
pinch “فشار دادن ،محکم گرفتن بيش از حد گوى بولينگ کاستن سرعت اسب ،نيشگون گرفتن ،قاپيدن ،مضيقه ،تنگنا،موقعيت باريک ،سربزنگاه ،نيشگون ،اندک ،جانشين علوم مهندسى : گيره الکترونيک : پايه محفظه قانون ـ فقه : دستگير کردن ورزش : قايق را بيش از حد بطرف بادبان بردن”
Read More »ترجمه کلمه pilot plant
pilot plant “کارگاه نمونه شيمى : واحد ازمايش صنعتى بازرگانى : کارخانه نمونه”
Read More »ترجمه کلمه pinch effect
pinch effect الکترونيک : اثر فشرده سازى
Read More »ترجمه کلمه pilot production
pilot production بازرگانى : توليد نمونه
Read More »ترجمه کلمه pinch clamp
pinch clamp شيمى : گيره قيدى
Read More »ترجمه کلمه pilot officer
pilot officer علوم دريايى : ستوان دوم هوايى
Read More »ترجمه کلمه pinchbeck
pinchbeck زر ساختگى ،زرنما،مسبار،صلاى مشاقى ،تقلبى ،بدل ،قلب
Read More »