pin fire سوزنى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه pimpled
pimpled جوش دار،کورک دار
Read More »ترجمه کلمه pin money
pin money “هزينه ارايش زن ،پول جيبى شوهر به همسرش ،مبلغ ناچيز قانون ـ فقه : وجهى که شوهر به همسر خود براى حوايج خصوصى و شخصيش مى پردازد و زن با صرف ان بايد وضع ظاهرى خود را متناسب با موقعيت اجتماعى شوهرش بيارايد”
Read More »ترجمه کلمه pimping
pimping خرد،پست ،عليل
Read More »ترجمه کلمه pin joint
pin joint علوم هوايى : اتصال بين اعضاى ساختمانى بصورت لولا يا پاشنه
Read More »ترجمه کلمه pimp
pimp “دلال محبت ،جاکش ،جاکشى کردن قانون ـ فقه : قواد”
Read More »ترجمه کلمه pampiniform
pampiniform مانند پيچيک تاک ،پيچاپيچ
Read More »ترجمه کلمه pimpernel
pimpernel (گ.ش ).رازيانه ،باديان رومى
Read More »ترجمه کلمه pamphlet
pamphlet “نشريه اموزش و فنى ،جزوه ،رساله چاپى علوم نظامى : جزوه”
Read More »ترجمه کلمه pin prick
pin prick چيزى که مايه اندک انگيختگى گرد د
Read More »