quisling حاکم دست نشانده اجنبى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه quanta
quanta شيمى : کوانتومها
Read More »ترجمه کلمه quit
quit “ترک کردن کار،ترک ،متارکه ،رها سازى ،خلاصى ،ول کردن ،دست کشيدن از،تسليم شدن قانون ـ فقه : تخليه خانه بازرگانى : از دست دادن کار”
Read More »ترجمه کلمه quantal
quantal (در مسائل حسى )وابسته به مفروضات دو جنبه اى( مانند مرگ و زندگى)
Read More »ترجمه کلمه quant
quant شيمى : کميت
Read More »ترجمه کلمه quit-rent
quit-rent قانون ـ فقه : اجرت المثل
Read More »ترجمه کلمه quandary
quandary “سرگردانى ،گيجى ،تحير،حيرت ،معما بازرگانى : مشکل”
Read More »ترجمه کلمه quitclaim
quitclaim “سند ترک دعوى ،ترک دعوى ،چشم پوشيدن از،واگذار کردن قانون ـ فقه : سند اعراض از حق”
Read More »ترجمه کلمه quando acciderint
quando acciderint “هر گاه بدست ايد قانون ـ فقه : وقتى مدير ترکه در مقابل غرماء متوفى به دفاع در دست نبودن مالى از متوفى متوسل مى شود محکمه با صدور حکمى با عنوان بالا مقرر مى دارد که هر گاه مالى از متوفى بدست ايد بايد به غرماء داده شود”
Read More »ترجمه کلمه quit you like men
quit you like men مانندانسان رفتارکنيد
Read More »