فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
quick temper تندى ،تندخويى ،تيزمزاجى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه quadrangle
quadrangle “حياط يافضاى بزرگ که دوران ساختمان باشد،چهار ديوارى با ساختمانهايى گرداگرد ان ،چهار ضلعى ،( )quad(درسيم تلگراف )سيم چهار لاى بهم پيچيده عايق ،(درمطبعه )قطعه سربى ،چهار گوشه ،چهار گوش ،چهار ديوارى ،مربع معمارى : چهارگوشه”
Read More »ترجمه کلمه quick time
quick time “سر قدم بلند،قدم تندرو علوم نظامى : قدم تند مارش تند با سرعت ¹۱۲″
Read More »ترجمه کلمه quartile (q)
quartile (q) روانشناسى : چارک
Read More »ترجمه کلمه quick-tempered
quick-tempered تندخو
Read More »ترجمه کلمه quartette
quartette قطعه موسيقى مخصوص چهارتن خواننده يا نوازنده ،گروه چهارتنى که قطعه اى رابسرايند)quartette(.
Read More »ترجمه کلمه quick time(or march)
quick time(or march) راه پيمايى تند،گام بردارى تند
Read More »ترجمه کلمه quartile
quartile چهار يک ،تقسيم شده به ۳/۴ و۱/۴
Read More »ترجمه کلمه quartet(te)
quartet(te) قطعه موسيقى براى چهارتن خواننده يانوازنده ،دسته چهارتايى ازهرچيز
Read More »ترجمه کلمه quadratic quotient search
quadratic quotient search کامپيوتر : الگوريتم بازرسى کننده که به هنگام تست مکان هاى بعدى جدول از يک ادرس دوگانه استفاده مى کند
Read More »