quasi-atom شيمى : شبه اتم
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه quick in action
quick in action جلد،چابک ،فرز
Read More »ترجمه کلمه quasi adverb
quasi adverb صفت قيدنما
Read More »ترجمه کلمه quick kick
quick kick ورزش : کوشش در ضربه زدن با پا در ضمن پاس براى کسب موقعيت بهتر
Read More »ترجمه کلمه quick-lime
quick-lime علوم مهندسى : اهک زنده
Read More »ترجمه کلمه quashing
quashing “نقض قانون ـ فقه : نقض راى در دادگاه عالى”
Read More »ترجمه کلمه quadratic homogeneous function
quadratic homogeneous function بازرگانى : تابع همگن درجه دوم
Read More »ترجمه کلمه quasi
quasi “بصورت پيشوند نيز بکار رفته و بمعنى’ شبه ‘و’ بظاهرشبيه ‘است بازرگانى : مشابه”
Read More »ترجمه کلمه quash
quash “نقض کردن ،باطل کردن ،الغا کردن ،با ضربه زدن ،له کردن ،فرو نشاندن قانون ـ فقه : نقص يا لغو کردن”
Read More »ترجمه کلمه quick make-and-break switch
quick make-and-break switch “کليد لحظه اى علوم مهندسى : کليد قطع و وصل سريع”
Read More »