raven )ravin(کلاغ سياه ،غراب ،کلاغ زنگى ،مشکى ،حرص زدن ،غارت کردن ،قاپيدن ،با ولع بعليدن ،صيد،طعمه شکارى ،چپاول
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rack
rack “چارچوب ،شکنجه کردن ،به هم بستن( طناب)،رديف ،قفسه مهمات و وسايل ،طاقچه مقر،ميله دندانه دار،چنگک جا لباسى ،بار بند،جا کلاهى ،نوعى الت شکنجه مرکب از چند سيخ يا ميله نوک تيز،شکنجه ،چرخ دنده دار،عذاب دادن ،رنج بردن ،بشدت کشيدن ،دندانه دار کردن ،روى چنگک گذاردن لباس و غيره ،طاقچه ،قفسه علوم مهندسى : ميله رنده کامپيوتر : قفسه عمران ...
Read More »ترجمه کلمه raven’s controlled projection test
raven’s controlled projection test روانشناسى : ازمون فرافکنى کنترل شده ريون
Read More »ترجمه کلمه rarefaction
rarefaction ” )rarefactional(ترقيق علوم هوايى : جريان مافوق صوت در مجراى همگرا که در ان فشار کاهش يافته و سرعت شديدا افزايش يابد”
Read More »ترجمه کلمه rarefactive
rarefactive رقيق شونده
Read More »ترجمه کلمه ravelment
ravelment گوريدگى
Read More »ترجمه کلمه rarefactional
rarefactional )rarefaction(ترقيق
Read More »ترجمه کلمه racoon
racoon (ج.ش ).راکون
Read More »ترجمه کلمه rarefy
rarefy ” )rarify(رقيق کردن ،منبسط کردن ،تصفيه کردن علوم مهندسى : رقيق کردن”
Read More »ترجمه کلمه ravellings
ravellings نخهاى ريش شده واويخته ازلبه پارچه
Read More »