ranging “تنظيم تير کردن ،مسافت يابى کردن ،مسافت يابى ،تنظيم کردن اسلحه ،قلق گيرى کردن علوم نظامى : تجسس کردن منطقه هدف با هواپيما يا گشت زنى در منطقه هدف”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه re-issuable notes
re-issuable notes قانون ـ فقه : اوراق بهادار در وجه حامل که پس از يک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
Read More »ترجمه کلمه rangey
rangey )rangy(کوهستانى ،ولگرد،پا دراز و لاغر
Read More »ترجمه کلمه rangy
rangy )rangey(کوهستانى ،ولگرد،پا دراز و لاغر
Read More »ترجمه کلمه re-fuse
re-fuse دوباره گداختن
Read More »ترجمه کلمه ranging pole
ranging pole علوم نظامى : شاخصهاى مسافت يابى
Read More »ترجمه کلمه re-hearing
re-hearing “اعاده دادرسى ،تجديد محاکمه قانون ـ فقه : اعاده دادرسى ،تجديد نظر”
Read More »ترجمه کلمه re-export
re-export دوباره صادر کردن ،دوباره بيرون فرستادن
Read More »ترجمه کلمه rani
rani رانى
Read More »ترجمه کلمه re-form
re-form دوباره درست کردن
Read More »