range correct “برد خوب علوم نظامى : فرمان برد خوب”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه reactive current
reactive current “جريان راکتيو،جريان غير فعال علوم مهندسى : جريان کور الکترونيک : جريان هرز معمارى : جريان واکنشى”
Read More »ترجمه کلمه range component
range component “عنصر مربوط به مسافت علوم نظامى : عامل مسافت شاخه مربوط به برد”
Read More »ترجمه کلمه reactive
reactive “منعکس شونده ،واکنش دار،واکنشى ،انفعالى علوم مهندسى : راکتيو برگشت کننده شيمى : واکنش پذير روانشناسى : واکنشى”
Read More »ترجمه کلمه range correction
range correction “تصحيح برد سلاح علوم نظامى : تصحيح برد تيراندازى”
Read More »ترجمه کلمه reactivate
reactivate “دوباره فعال کردن علوم نظامى : دوباره به خدمت گرفتن ناو يا وسيله نظامى”
Read More »ترجمه کلمه range deflection protractor
range deflection protractor علوم نظامى : نقاله سمت و برد
Read More »ترجمه کلمه reactivation
reactivation فعاليت مجدد
Read More »ترجمه کلمه range deflection fan
range deflection fan علوم نظامى : بادزن سمت و برد،بادزن سمت
Read More »ترجمه کلمه racial segregation
racial segregation بازرگانى : تفکيک نژادى
Read More »