فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
reallocation “مجددا واگذار کردن بازرگانى : تخصيص مجدد علوم نظامى : تجديد اماد کردن”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه ruralize
ruralize روستايى شدن ،ده نشينى کردن
Read More »ترجمه کلمه really
really واقعا،راستى
Read More »ترجمه کلمه radar operator
radar operator علوم دريايى : متصدى رادار
Read More »ترجمه کلمه rurally
rurally روستاوار
Read More »ترجمه کلمه ruse
ruse حيله ،نيرنک ،مکر،خدعه
Read More »ترجمه کلمه realizer
realizer ادراک کننده
Read More »ترجمه کلمه rurban
rurban وابسته بناحيه مسکونى مزروعى
Read More »ترجمه کلمه realization account
realization account “حساب تسويه بازرگانى : حساب تبديل دارائى هاى شرکت به پول نقد”
Read More »ترجمه کلمه rush
rush “يورش کردن ،حمله کردن ،(گ.ش ).نى بوريا،بوريا،انواع گياهان خانواده سمار،يک پر کاه ،جزئى ،حمله ،يورش ،حرکت شديد،ازدحام مردم ،جوى ،جويبار،هجوم بردن ،برسر چيزى پريدن ،کارى را با عجله و اشتياق انجام دادن علوم نظامى : هجوم با عجله”
Read More »