rummy start رويداد شگفت انگيز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rebuilding
rebuilding “از نو بنا کردن معمارى : نوسازى کردن”
Read More »ترجمه کلمه rumormonger
rumormonger هوچى ،خبر کش ،کسيکه شايعه ميسازد
Read More »ترجمه کلمه rebuilt
rebuilt “نوسازى بازرگانى : تجديد بنا”
Read More »ترجمه کلمه rebuild
rebuild “تجديد ساخت ،نوسازى کردن قطعات ،بازساختن ،دوباره ساختمان کردن ،چيز دوباره ساخته شده علوم مهندسى : تجديد بنا نمودن علوم نظامى : نوسازى تعمير مجدد”
Read More »ترجمه کلمه rumour
rumour )rumor(شايعه ،شايعه گفتن و يا پخش کردن
Read More »ترجمه کلمه rumple
rumple مچاله کردن ،چروک دادن ،تاه و چين دادن
Read More »ترجمه کلمه rump
rump سرين ،صاغرى ،کفل انسان ،دنبه گوسفند
Read More »ترجمه کلمه rebuff
rebuff جلوگيرى کردن ،رد کردن ،منع ،رد،دفع
Read More »ترجمه کلمه ramble
ramble ولگردى ،سر گردانى ،پريشانى ،بى هدفى ،کردن ،پرسه زدن
Read More »