recoverable item “وسيله قابل اخراجات علوم نظامى : وسيله قابل تعمير و به کار انداختن وسايل قابل بازيابى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rounds complete
rounds complete علوم نظامى : فرمان تير تمام ،تير تمام شد
Read More »ترجمه کلمه recoverable
recoverable “بازيافتنى قانون ـ فقه : قابل وصول”
Read More »ترجمه کلمه roundworm
roundworm (ج.ش ).انواع کرم هاى گرد،انگل روده
Read More »ترجمه کلمه recourse to
recourse to بازرگانى : حق رجوع به
Read More »ترجمه کلمه rouse
rouse رم دادن ،از خواب بيدار شدن ،حرکت دادن ،بهم زدن ،بهيجان در اوردن ،ميگسارى ،بيدارى
Read More »ترجمه کلمه roup
roup نوعى مرض طيور،گرفتگى صدا
Read More »ترجمه کلمه recover
recover “جمع اورى يکان ،جمع اورى کردن ،به هوش امدن بهبود يافتن از مريضى ،اخراجات کردن ،جمع اورى وسايل از کارافتاده يا بيماران ،اخراجات وسايل ،نجات دادن ،به حالت اول درامدن ،دوباره بدست اوردن ،بازيافتن ،ترميم شدن ،بهبود يافتن ،بهبودى يافتن ،بهوش امدن ،دريافت کردن علوم مهندسى : بازيابى کامپيوتر : فرمانRECOVER قانون ـ فقه : وصول کردن علوم نظامى ...
Read More »ترجمه کلمه rouse out
rouse out “بيدار کردن افراد علوم نظامى : بالا دادن زنجير لنگر”
Read More »ترجمه کلمه radial quantum number
radial quantum number شيمى : عدد کوانتومى شعاعى
Read More »