red beech الش
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rough boundary
rough boundary عمران : جدار زبر
Read More »ترجمه کلمه radiant
radiant “تابان ،گسترده ،شعاع گستر،تشعشع کننده حرارتى ،تابناک ،متشعشع ،پر جلا،درخشنده ،شعاعى ،ساطع علوم مهندسى : درخشان نجوم : نورباران علوم نظامى : دستگاه پخش کننده حرارت”
Read More »ترجمه کلمه rough and tumble
rough and tumble بى نظم و ترتيب ،بيقاعده ،شلم شوربا
Read More »ترجمه کلمه recycling ratio
recycling ratio شيمى : نسبت بازگردانى
Read More »ترجمه کلمه rough breathing
rough breathing نام اين نشان ،که دردستوريونانى تلفظ شدن حرف اول را مى رساند
Read More »ترجمه کلمه red
red “بدهکار بودن حساب ،قرمز،سرخ ،خونين ،انقلابى ،کمونيست بازرگانى : کسرى داشتن حساب”
Read More »ترجمه کلمه rough cast glass
rough cast glass علوم مهندسى : شيشه خام
Read More »ترجمه کلمه recycle ratio
recycle ratio شيمى : نسبت بازگردانى
Read More »ترجمه کلمه rough cast
rough cast اندوده به شن واهک ،گل مال شده ،اجمالادرست شده ،ناقص ،ناتمام
Read More »