ترجمه کلمه rotating memory

rotating memory “حافظه چرخشى کامپيوتر : حافظه چرخشى”

ترجمه کلمه red-tapism

red-tapism قانون ـ فقه : رعايت تشريفات ادارى به حد افراط

rotating table press علوم مهندسى : پرس مدور

red-tapery رعايت تشريفات رسمى وادارى بحد افراط،قرطاس بازى

red tamarind تمر گجرات

raised beach معمارى : بالاکنار

red tape نوار باريک قرمز،(مج ).فرماليته ادارى ،تشريفات زائد،مقررات دست و پاگير

red siskin (ج.ش ).سهره سرخ رنگ امريکايى

rotating unit علوم نظامى : يکان در حال تعويض يا چرخش نوبتى بين پستها

red-short “ترک سرخ علوم مهندسى : شکسته سرخ”