rotarian عضو باشگاه روتارى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه redesignate
redesignate علوم نظامى : اسم گذارى مجدد يکانها يا تغيير دادن شماره يکانها
Read More »ترجمه کلمه rotameter
rotameter ” )rotometer(دستگاه مخصوص اندازه گيرى جريان اب شيمى : جريان سنج چرخان”
Read More »ترجمه کلمه raise the hand
raise the hand ورزش : بالابردن دست برنده
Read More »ترجمه کلمه redeployment
redeployment “تجديد گسترش کردن ،گسترش مجدد دادن ،دوباره مستقر کردن نيروها،نقل و انتقال علوم نظامى : تغيير مکان دادن يکانها”
Read More »ترجمه کلمه rotary
rotary “گردان ،دورانى ،چرخشى ،دوار،گردنده ،ماشين چرخنده علوم مهندسى : دوار عمران : دوار علوم هوايى : گردنده”
Read More »ترجمه کلمه redesign
redesign طراحى مجدد کردن ،سر و صورت ظاهرى دادن به
Read More »ترجمه کلمه redemptory
redemptory رستگارى بخش
Read More »ترجمه کلمه rotary axis
rotary axis شيمى : محور دوار
Read More »ترجمه کلمه redeploy
redeploy از منطقه اى به منطقه ديگر اعزام داشتن ،نقل و انتقال دادن
Read More »