ترجمه کلمه rosulate

rosulate (گ.ش ).روى هم خوابيده ،داراى گلهاى اويزان

ترجمه کلمه redhead

redhead مو قرمز،داراى موى سرخ

rot پوسيدن ،ضايع شدن ،فاسد کردن

rediant energy علوم هوايى : انرژى تابشى

rota “جدول نوبت خدمت ،فهرست اسامى شاگردان يا سربازان ،دادگاه کاتوليکى علوم نظامى : صورت فهرست نگهبانى فهرست اسامى يا ادرس”

radiate “تابيدن ،پرتو افکندن ،شعاع افکندن ،متشعشع شدن علوم مهندسى : درخشيدن متشعشع شدن”

rot gut (نوشابه ) معده خراب کن

redeye “موشک رداى علوم نظامى : موشک زمين به هواى رداى که از روى دوش تيراندازى مى شود”

rotaglider علوم هوايى : گلايدرهايى که داراى بالهاى دورانى ازاد هستند

redezvous “محل تلاقى يکانها،رانده وو،محل ملاقات ،وعده ملاقات ،اجتماع مجدد،تلاقى کردن ،ملاقات کردن علوم نظامى : محل انتظار”