ترجمه کلمه rootery

rootery توده ريشه وکنده درخت درباغها که درخت روى ان ميکارند

ترجمه کلمه radiation hazard

radiation hazard زيست شناسى : گزند تابش

rooter زمين کن ،ريشه کننده

rooting reflex روانشناسى : بازتاب گونه

redundant equation “معادله زائد بازرگانى : معادله اضافى”

rooting معمارى : شيارزنى

redundant information کامپيوتر : يک پيام بيان شده به روشى که اساس اطلاعات بطرق گوناگون يافت مى شود

rootle پوز بزمين زدن ،زمين راباپوزکندن ،برگرداندن

redundant code “رمزافزونه کامپيوتر : يک مقدار دهدهى کدشده به باينرى با يک بيت اضافى تست”

redundancy check “تستى متکى بر انتقال بيت ها و کاراکترهايى که بيش از حداقل تعداد لازم براى بيان خود پيام هستند کامپيوتر : بررسى افزونگى”