refocillate (م.م ).تجديد حيات کردن ،بخود اوردن ،بهوش اوردن ،جان بخشيدن ،رمق تازه يافتن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه roentgenize
roentgenize بوسيله اشعه مجهول معالجه کردن
Read More »ترجمه کلمه refomulate
refomulate از نو فرمول بندى کردن ،از نو سازمان دادن به
Read More »ترجمه کلمه reflux column
reflux column شيمى : ستون باز روانى
Read More »ترجمه کلمه roentgenography
roentgenography “عکس بردارى بوسيله تابش اشعه مجهول روانشناسى : پرتونگارى با اشعه ايکس”
Read More »ترجمه کلمه reflux condenser
reflux condenser شيمى : چگالنده باز روانى
Read More »ترجمه کلمه roentgenogram
roentgenogram “عکسى که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است علوم مهندسى : تصوير رونتگن”
Read More »ترجمه کلمه rainfall index
rainfall index “نمايه باران ،شاخص بارش معمارى : شاخص بارندگى”
Read More »ترجمه کلمه reflux
reflux “بازروانى ،پس ريز،جريان برگشت ،برگشت ،جزر،سير قهقرايى ،فروکشى علوم مهندسى : مايع برگردان شيمى : باز روان کردن ورزش : رفلکس”
Read More »ترجمه کلمه roentgenology
roentgenology پرتوشناسى ،شاخه اى از پرتو نگارى که با استفاده از اشعه مجهول امراض را معالجه ميکند
Read More »