refresh memory “واحد حافظه با سرعت بالا براى توليد مجدد تصوير کامپيوتر : ناحيه اى از حافظه کامپيوتر که مقاديرى را نگهدارى مى کند”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rock wool
rock wool شيمى : پشم کوهى
Read More »ترجمه کلمه refresh circuitry
refresh circuitry کامپيوتر : مدار دوباره سازى
Read More »ترجمه کلمه refresh
refresh “تازه کردن يک صفحه تصوير،تجديد کردن ،دوباره پر کردن ،تجديد،نيروى تازه دادن تقويت کردن ،تازه کردن ،نيروى تازه دادن به ،از خستگى بيرون اوردن ،روشن کردن ،با طراوت کردن کامپيوتر : روشن کردن علوم نظامى : تجديد قوا کردن”
Read More »ترجمه کلمه raindrop impressions
raindrop impressions زيست شناسى : اثرهاى چکه باران
Read More »ترجمه کلمه refresh buffer
refresh buffer کامپيوتر : يک مکان حافظه موقت که در هنگام تازه کردن يک صفحه تصوير اصلاعات نمايش صفحه را نگاهدارى مى کند
Read More »ترجمه کلمه rock’n’roll
rock’n’roll )rock and roll(رقص راک اندرول ،رقص بحنبان و بچرخان
Read More »ترجمه کلمه refrence axis
refrence axis علوم هوايى : محور مبداء
Read More »ترجمه کلمه rock work
rock work خاره يا صخره مصنوعى( براى روييدن کرف) ،کوه مصنوعى ،ديوار کوه نما
Read More »ترجمه کلمه rockbound
rockbound خاربست ،سنگ بست ،احاطه شده با صخره
Read More »