roadblock وسيله انسداد جاده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه regiment
regiment “(نظ ).هنگ ،گروه بسيار،دسته دسته کردن ،تنظيم کردن علوم نظامى : گردان در ارتش انگليس”
Read More »ترجمه کلمه roadbed
roadbed زير سازى راه ،کف جاده ،کف خيابان
Read More »ترجمه کلمه roadless
roadless بى جاده ،بى راه
Read More »ترجمه کلمه regimen
regimen پرهيز غذايى ،رده ،دسته ،حکومت
Read More »ترجمه کلمه roadmix (am)
roadmix (am) “بهمزدن در سر راه معمارى : اختلاط در سر راه اميختن در راه”
Read More »ترجمه کلمه regime
regime “رژيم ،روش حکومت پرهيز غذايى عمران : رژيم معمارى : رژيم قانون ـ فقه : طرز حکومت”
Read More »ترجمه کلمه radio-activity
radio-activity خاصيت جسمى که از خود پرتو مجهول بيرون دهد
Read More »ترجمه کلمه roadrunner
roadrunner (ج.ش ).مرغى شبيه فاخته تکزاس ،کوکوسان
Read More »ترجمه کلمه regie
regie اداره کردن ماليات مستقيم توسطخود دولت ،عملکرد امانى
Read More »