radio fix “تعيين محل فرستنده دشمن يا خودى بااستفاده از دو يا چند ايستگاه به گوش علوم نظامى : تعيين محل هواپيما يا ناو با استفاده از گوش دادن به دو يا چند ايستگاه فرستنده”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه ringdove
ringdove (ج.ش ).قمرى ،فاخته ،کبوتر جنگلى
Read More »ترجمه کلمه reiterative
reiterative تکرارى ،(د ).کلمه دال برتکرار
Read More »ترجمه کلمه ringent
ringent (گ.ش ).داراى دهن باز،داراى لبان برگشته
Read More »ترجمه کلمه reive
reive به زور بردن ،ربودن
Read More »ترجمه کلمه reiterate
reiterate تکرار کردن ،تصريح کردن
Read More »ترجمه کلمه ringing
ringing الکترونيک : حلقوى شدن
Read More »ترجمه کلمه reiteration
reiteration “تصريح ،تکرار کامپيوتر : از سرگيرى قانون ـ فقه : تکرار”
Read More »ترجمه کلمه ringer
ringer “طنين انداز،زنگ زدن الکترونيک : زنگزن”
Read More »ترجمه کلمه ringleader
ringleader سر دسته ،سر حلقه ،رهبرشورشيان
Read More »