right of (visit and)search حق جستجوى کشتى بى طرف از طرف دولت متحارب
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه right of angary
right of angary قانون ـ فقه : angary
Read More »ترجمه کلمه relief
relief “کم کردن ،برجسته کارى ،معافيت ،رهايى ،مرخصى ،تعويض نگهبانى عوارض زمين ،کاهش ،اسودگى ،راحتى ،فراغت ،ازادى ،اعانه ،کمک ،امداد،رفع نگرانى ،تسکين ،حجارى برجسته ،خط بر جسته ،بر جسته کارى ،تشفى ،ترميم ،اسايش خاطر،گره گشايى ،جبران ،جانشين ،تسکينى علوم مهندسى : خلاص کردن معمارى : نقشه بردارى عوارض زمين بازرگانى : اعانه ،امداد،تحفيف علوم نظامى : شکل ظاهرى و پست ...
Read More »ترجمه کلمه right of asylum
right of asylum (حق ).حق پناهندگى بر طبق قانون يا عهدنامه
Read More »ترجمه کلمه relictoin
relictoin پايين رفتن اب و نمايان شدن زير اب
Read More »ترجمه کلمه right of benefit
right of benefit قانون ـ فقه : حق انتفاع
Read More »ترجمه کلمه relict
relict “باقيمانده ،ماترک ،زن بيوه قانون ـ فقه : بيوه”
Read More »ترجمه کلمه right of begin
right of begin “حق شروع قانون ـ فقه : حق مدعى در اغاز بيان ادعا در محکمه”
Read More »ترجمه کلمه relicta verificatione
relicta verificatione قانون ـ فقه : تسليم خوانده در مقابل دعوى خواهان
Read More »ترجمه کلمه right of benefit for a prescribed period
right of benefit for a prescribed period قانون ـ فقه : حق رقبى
Read More »