rig the ship علوم نظامى : فرمان ناو را براى بازديد اماده کنيد اماده کردن ناو براى بازديد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه relinquish a claim
relinquish a claim قانون ـ فقه : ترک دعوى کردن
Read More »ترجمه کلمه rig the market
rig the market قانون ـ فقه : با احتکار کالا افزايش و کاهش مصنوعى در قيمت ها ايجاد کردن
Read More »ترجمه کلمه radio sheck
radio sheck کامپيوتر : يک سازنده و توزيع کننده تجهيزات الکترونيکى شامل سيستم هاى ريزکامپيوتر
Read More »ترجمه کلمه rigadoon
rigadoon )rigaudon(رقص نشاط انگيز دو نفرى قرون ۱۷ و۱۸
Read More »ترجمه کلمه relinquish
relinquish “ترک دعوى کردن ،اعراض از حق کردن ،ول کردن ،ترک کردن ،چشم پوشيدن قانون ـ فقه : ترک کردن”
Read More »ترجمه کلمه rigaudon
rigaudon )rigadoon(رقص نشاط انگيز دو نفرى قرون ۱۷ و۱۸
Read More »ترجمه کلمه relinguishment
relinguishment ترک ،واگذارى ،صرف نظر
Read More »ترجمه کلمه rigatoni
rigatoni رشته فرنگى لوله لوله و کوتاه
Read More »ترجمه کلمه rigel
rigel “رجل الجبار،قدم الجبار نجوم : بتا – جبار علوم دريايى : پاى جبار”
Read More »