rid پاک کردن از،رهانيدن از،خلاص کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه riddance
riddance رهايى ،خلاصى
Read More »ترجمه کلمه remelting process
remelting process “فرايند ذوب مجدد علوم مهندسى : روش ذوب مجدد”
Read More »ترجمه کلمه ridable
ridable (اسب )رام و سوار شدنى
Read More »ترجمه کلمه ridden
ridden پرده محراب
Read More »ترجمه کلمه remelting furnace
remelting furnace علوم مهندسى : کوره ذوب مجدد
Read More »ترجمه کلمه remelt
remelt علوم مهندسى : ذوب کردن مجدد
Read More »ترجمه کلمه riddle
riddle “الک کردن ،غربال( با سوراخ مدور)،سوراخ سوراخ کردن ،غربال کردن ،سرند،چيستان ،لغز،رمز،جدول معما،گيج و سردر گم کردن ،تفسيريا بيان کردن علوم مهندسى : الک معمارى : پرويزن”
Read More »ترجمه کلمه remelt iron
remelt iron علوم مهندسى : اهن دو بار ذوب شده
Read More »ترجمه کلمه remedy sought by plaintiff
remedy sought by plaintiff “خواسته دعوى قانون ـ فقه : مدعى به”
Read More »