riant خندان ،متبسم ،بشاش ،دلگشا
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه remote memory
remote memory روانشناسى : حافظه دور
Read More »ترجمه کلمه rialto
rialto جزيره ريالتو در ونيز،مرکز معاملات
Read More »ترجمه کلمه remote data concentrator
remote data concentrator کامپيوتر : وسيله يى که پيام ها را از طريق خطوط کم سرعت از ترمينال هاى متعدد دريافت کرده و داده ها را از طريق يک حط واحد سنکرون با سرعت بالا به پردازنده ميزبان منتقل مى کند
Read More »ترجمه کلمه railingly
railingly ناسزاگويان ،بدحرفى کنان
Read More »ترجمه کلمه remote job entry
remote job entry “وارد کردن کار از راه دور،ادخال کار از دور کامپيوتر : ورود برنامه از راه دور”
Read More »ترجمه کلمه remote-cut-off valve (or tube)
remote-cut-off valve (or tube) الکترونيک : لامپ با شيب تنظيم پذير
Read More »ترجمه کلمه rib
rib “راه راه کردن ،ميله دار کردن ،خط،راه ،تويزه ،گچى لنگه ،تکه گوشت دنده دار،دنده دار کردن ،گوشت دنده ،هر چيز شبيه دنده ،پشت بند زدن ،مرز گذاشتن ،نهر کندن ،شيار دار کردن علوم مهندسى : ميله عمران : پشت بند معمارى : باريکه علوم هوايى : تيغه”
Read More »ترجمه کلمه rib rifling
rib rifling “خان کشى يکدست( نوعى خان کشى که فاصله شيارها و برجستگيها مساوى است) علوم نظامى : خان کشى يکدست”
Read More »ترجمه کلمه remote control
remote control “سيستم فرمان دور،کنترل از دور علوم مهندسى : کنترل از راه دور الکترونيک : فرمان از دور روانشناسى : فرمان از راه دور علوم نظامى : کنترل از راه دور کنترل بى سيم از راه دور”
Read More »