renovation “تجديد قطعات کردن ،باز نوساخت ،تعمير،اصلاح ،نوسازى علوم نظامى : تجديد نظر”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه rail spike
rail spike علوم مهندسى : ميخ يا پيچ ريل
Read More »ترجمه کلمه renovator
renovator باز نو سازنده ،بدعتکار
Read More »ترجمه کلمه rhetorical question
rhetorical question مسئله مربوط بمعانى بيان ،سوالى که براى تسجيل موضوعى بشود( مثل اينکه بگوييم کيست که وطنش را دوست نداشته باشد)
Read More »ترجمه کلمه renovate
renovate باز نوساختن ،نو کردن ،تعمير کردن ،از سر گرفتن
Read More »ترجمه کلمه rhetorical
rhetorical معانى بيانى ،بديعى ،وابسته به فصاحت وبلاغت ،لفاظى
Read More »ترجمه کلمه radiocast
radiocast توسط راديو گستردن
Read More »ترجمه کلمه rhetorically
rhetorically از روى معانى ،مطابق علم معانى بيان يا فصاحت ،فصيحانه
Read More »ترجمه کلمه renouncing probate
renouncing probate “رد سمت وصايت قانون ـ فقه : رد سمت ترکه”
Read More »ترجمه کلمه rheum
rheum اب بينى ،ريزش اب چشم يا دهان ،درد رماتيسم ،سرما خوردگى ،نزله ،باد مفاصل
Read More »