ترجمه کلمه repent

repent اصلاح شدن ،توبه کردن ،پشيمان شدن ،نادم

ترجمه کلمه revocable divorce

revocable divorce قانون ـ فقه : طلاق رجعى

repentance “توبه ،پشيمانى ،ندامت ،اصلاح مسير زندگى قانون ـ فقه : توبه روانشناسى : توبه”

repeller “دافع ،زننده الکترونيک : الکترد بازتابنده”

raid clerk علوم نظامى : نگهبان يا متصدى مرکز اطلاعات سيستم اعلام خطر هوايى

repellent “زننده ،مانع ،دافع ،راننده ،بيزار کننده روانشناسى : دافع”

revocable sale “بيع شرط قانون ـ فقه : بيع شرط،بيع غير قطعى”

revocation “رجوع ،ابطال ،لغو،الغا،فسخ ،باطل سازى ،برگردانى قانون ـ فقه : فسخ بازرگانى : لغو”

repellency حالت دفع ،دفع شدنى

repel “دفع کردن ،رد کردن ،نپذيرفتن ،جلوگيرى کردن از،بيزار کردن ،مقابله کردن علوم نظامى : پس زدن دشمن عقب زدن دشمن”