radiological monitoring علوم نظامى : ارسال امواج تشعشعى يا رله امواج تشعشعى هسته اى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه revivalist
revivalist طرفدار احياى مذهبى
Read More »ترجمه کلمه repetition of a word
repetition of a word باز گوئى ياتکرارسخن
Read More »ترجمه کلمه repetition instruction
repetition instruction “دستوالعمل تکرار کامپيوتر : دستورالعمل تکرار”
Read More »ترجمه کلمه revive
revive زنده شدن ،دوباره داير شدن ،دوباره رواج پيدا کردن ،نيروى تازه دادن ،احيا کردن ،احيا شدن ،باز جان بخشيدن ،بهوش امدن
Read More »ترجمه کلمه revivification
revivification باز جان بخشى ،تجديد حيات ،رونق تازه ،بهوش اوردن
Read More »ترجمه کلمه repetition
repetition “باز انجام ،باز گويى ،باز گو،تکرار،تجديد،اعاده قانون ـ فقه : تکرار روانشناسى : تکرار”
Read More »ترجمه کلمه reviver
reviver احيا کننده ،تجديد حيات کننده ،بهوش اورنده
Read More »ترجمه کلمه revivify
revivify نيروى تازه دادن ،بهوش اوردن
Read More »ترجمه کلمه repetend
repetend (در اعشارى )رقم بازگردنده ،برگردان
Read More »