radiolysis شيمى : پرتوکافت
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه reversal shift
reversal shift روانشناسى : تغيير وارون
Read More »ترجمه کلمه reverse
reverse “عکس ،ضد،لغو کردن ،شکستنى ،معکوس کننده ،بدبختى ،شکست ،وارونه کردن ،برگرداندن ،پشت و رو کردن ،نقض کردن ،واژگون کردن ،معکوس کردن ،برگشتن علوم مهندسى : پشت عمران : معکوس معمارى : معکوس قانون ـ فقه : ظهر بازرگانى : خلاف جهت ورزش : بدل کارى علوم نظامى : مخالف”
Read More »ترجمه کلمه radiolysis
radiolysis شيمى : پرتوکافت
Read More »ترجمه کلمه reversal temperature
reversal temperature علوم هوايى : دمايى که در ان خطوط طيفى گاز برافروخته در مقابل طيف جسم سياه ناپديد ميشوند
Read More »ترجمه کلمه repot
repot در گلدان بزرگتر کاشتن
Read More »ترجمه کلمه reverse bias
reverse bias “پيشقدر معکوس علوم هوايى : تغذيه معکوس”
Read More »ترجمه کلمه repousse
repousse (در مورد فلزات )برجسته نما ياحکاکى برجسته
Read More »ترجمه کلمه repost
repost )riposte(ضربت متقابل و تند،پاسخ تند و اماده ،حاضر جوابى ،(درشمشير بازى )ضربت سريع ،جواب ،ضربه متقابل زدن
Read More »ترجمه کلمه reverse chicken wing
reverse chicken wing “نوعى کليد کشى( کشتى) ورزش : نوعى کليد کشى”
Read More »