rettery جايى که بذرک را مى خيسانند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه raggedy
raggedy ژنده
Read More »ترجمه کلمه reputation
reputation “شهرت ،اعتبار،ابرو،خوشنامى ،اشتهار،اوازه قانون ـ فقه : عرض روانشناسى : شهرت بازرگانى : معروفيت ،شهرت”
Read More »ترجمه کلمه reputable
reputable “قابل شهرت ،مشهور،قابل اطمينان بازرگانى : معروف”
Read More »ترجمه کلمه return a negative
return a negative پاسخ منفى دادن
Read More »ترجمه کلمه return
return “عودت دادن ،پس فرستادن ،عملکرد،گزارش رسمى مامور شهربانى يا ساير مامورين رسمى در جواب نامه اى که دادگاه به ايشان نوشته کيفيت پيگرد را در پرونده بخصوصى سوال مى کند،اعاده بازگشت ،عودت ،گزارش دادن ،گزارش رسمى ،بازده ،درامد،بازگشت ،برگشت ،برگرداندن ،برگشتن ،مراجعت کردن ،رجعت ،اعاده علوم مهندسى : کارکرد کامپيوتر : کليدReturn قانون ـ فقه : گزارش نهايى هيات ...
Read More »ترجمه کلمه reputably
reputably بطور معتبر يا مشهور
Read More »ترجمه کلمه return account
return account “حساب بازگشت قانون ـ فقه : صورتحسابى که به برات رجوعى ضميمه مى شود”
Read More »ترجمه کلمه radiostrontium
radiostrontium (مع ).استرونتيوم راديو اکتيو،استرونيتوم ¹۹
Read More »ترجمه کلمه return address
return address نشانى بازگشت
Read More »