فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
researchist پژوهشگر،محقق
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه retrace lines
retrace lines الکترونيک : خطهاى بازگشتى
Read More »ترجمه کلمه retrace interval
retrace interval الکترونيک : دوره بازگشت
Read More »ترجمه کلمه reseau
reseau “شبکه بندى کردن عکس براى انطباق ان با نقشه علوم نظامى : اخراج اشعه”
Read More »ترجمه کلمه researcher
researcher “پژوهشگر بازرگانى : محقق”
Read More »ترجمه کلمه retrace period
retrace period الکترونيک : دوره بازگشت
Read More »ترجمه کلمه retract
retract “تو بردن ،الغاء کردن ،منقبض کردن ،تو رفتن ،جمع شدن علوم مهندسى : جمع کردن قانون ـ فقه : پس گرفتن قول علوم نظامى : عقب کشيدن برگشتن علوم دريايى : دور شدن از ساحل”
Read More »ترجمه کلمه researched consensus
researched consensus قانون ـ فقه : اجماع محصل
Read More »ترجمه کلمه retrace time
retrace time الکترونيک : دوره بازگشت
Read More »ترجمه کلمه research network
research network کامپيوتر : شبکه پژوهشى
Read More »