radiotrician الکترونيک : تکنيسين راديو
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه retool
retool مجددا با ابزار تجهيز کردن
Read More »ترجمه کلمه resentment
resentment “رنجش ،خشم ،غيض روانشناسى : تنفر”
Read More »ترجمه کلمه retort
retort “قرع ،انبيق ،برگرداندن ،پس دادن ،جواب متقابل دادن ،جواب متقابل ،تلافى علوم مهندسى : قرع و انبيق معمارى : دستگاه تقطير”
Read More »ترجمه کلمه resentful
resentful بى ميل
Read More »ترجمه کلمه retorsion
retorsion “معامله به مثل قانون ـ فقه : عملى است که يک دولت در مقابل عمل دولت ديگرى انجام مى دهد و عمل اخير کاملا “”مشابه رفتارى است که از دولت اولى سر زده بوده است”
Read More »ترجمه کلمه resemble
resemble شباهت داشتن ،مانستن ،تشبيه کردن ،مانند بودن ،همانند کردن يا بودن
Read More »ترجمه کلمه retort coke
retort coke شيمى : کک قرعى
Read More »ترجمه کلمه resent
resent منزجر شدن از،رنجيدن از،خشمگين شدن از،اظهار تنفر کردن از،اظهار رنجش کردن
Read More »ترجمه کلمه retort residue
retort residue علوم مهندسى : ته مانده يا پس مانده قرع
Read More »