reserve buoyancy “علوم هوايى : جرم اضافى براى غوطه ور ساختن کامل شناورها يا بدنه هواپيماى دريايى علوم نظامى : حجم بالاتر از خط ابخور ناو”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه retiring
retiring کناره گير
Read More »ترجمه کلمه reserve accumulator
reserve accumulator کامپيوتر : انباره کمکى
Read More »ترجمه کلمه retirement
retirement “عمليات عقب روى ،عقب نشينى اختيارى ،بازنشست شدن ،بازنشستگى قانون ـ فقه : بازنشستگى روانشناسى : بازنشستگى بازرگانى : بازنشستگى علوم نظامى : عقب رفتن”
Read More »ترجمه کلمه reservation of a right
reservation of a right اختصاص حقى به خود
Read More »ترجمه کلمه retiring a bill
retiring a bill بازرگانى : براتى را تسويه کردن
Read More »ترجمه کلمه reserve
reserve “نگهداشتن ،ذخيره کردن ،عضو على البدل ،کتمان حقيقت ،مقدار وجهى که هر بانک بايد جهت پرداخت ديون خود داشته باشد،قيد،کنار گذاشتن ،پس نهاد کردن ،نگه داشتن ،اختصاص دادن ،اندوختن ،اندوخته ،ذخيره ،احتياط،يدکى ،(درمورد انسان )تودار بودن ،مدارا،از پيش حفظ کردن ،رزرو کردن علوم مهندسى : اختصاص دادن معمارى : ذخيره قانون ـ فقه : شرط بازرگانى : اندوخته ورزش ...
Read More »ترجمه کلمه ragbag
ragbag کيف لباس هاى کهنه و بى مصرف
Read More »ترجمه کلمه reservation
reservation ذخيره ،رزرو کردن صندلى يا اتاق در مهمانخانه و غيره ،کتمان ،تقيه ،شرط،قيد،استثناء،احتياط،قطعه زمين اختصاصى( براى سرخ پوستان يامدرسه و غيره)
Read More »ترجمه کلمه retiring pension
retiring pension قانون ـ فقه : حقوق بازنشستگى
Read More »