retardation coil الکترونيک : پيچک تاخير
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه residentship
residentship نمايندگى سياسى در کشور تحت الحمايه ،اقامت سياسى به عنوان نمايندگى
Read More »ترجمه کلمه retardative
retardative کند ساز،تاخيرانداز،درنگ کننده ،درنگى ،تاخيرى
Read More »ترجمه کلمه residentiary
residentiary کشيش مقيم ،روحانى مقيم( در محل)
Read More »ترجمه کلمه retarded
retarded “عقب مانده ،عقب افتاده( از لحاظ هوش و رشد بدنى) روانشناسى : کند”
Read More »ترجمه کلمه retardatory
retardatory کند ساز،تاخيرانداز،درنگ کننده ،درنگى ،تاخيرى
Read More »ترجمه کلمه residents of tehran
residents of tehran ساکنين تهران ،سکنه تهران ،اهالى تهران
Read More »ترجمه کلمه residential investments
residential investments “سرمايه گذارى مسکن بازرگانى : سرمايه گذارى به شکل خانه هاى مسکونى”
Read More »ترجمه کلمه retarded countries
retarded countries بازرگانى : کشورهاى عقب مانده
Read More »ترجمه کلمه residential area
residential area روانشناسى : ناحيه مسکونى
Read More »