restraint of trade “قانون ـ فقه : قراردادى که ضمن ان تجارت يکى از طرفين قرارداد به طور نامحدود منع شود بازرگانى : محدوديت تجارت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه resistance standard
resistance standard الکترونيک : مقاومت استاندارد
Read More »ترجمه کلمه resistance thermometer
resistance thermometer علوم مهندسى : گرماسنج مقاومتى
Read More »ترجمه کلمه restraint of marriage
restraint of marriage قانون ـ فقه : شرط ضمن هبه يا وصيت که به طور مطلق ازدواج متهب يا موصى له را منع کنند
Read More »ترجمه کلمه restrict
restrict “منحصر کردن ،بازداشت کردن ،ممنوع کردن ،بازداشت ،محدود کردن ،منحصرکردن به قانون ـ فقه : دچار تضييقات کردن علوم نظامى : طبقه بندى مدارک”
Read More »ترجمه کلمه resistance seam welding
resistance seam welding علوم مهندسى : جوشکارى درزى مقاومتى
Read More »ترجمه کلمه restricted
restricted “محدود الاستعمال ،محصور،در مضيقه قانون ـ فقه : مقيد التداول انحصارى علوم دريايى : محرمانه”
Read More »ترجمه کلمه resistance pressure welding
resistance pressure welding علوم مهندسى : جوشکارى فشارى مقاومتى
Read More »ترجمه کلمه restricted data
restricted data علوم نظامى : اطلاعات طبقه بندى شده
Read More »ترجمه کلمه resistance loss
resistance loss الکترونيک : اتلاف مقاومتى
Read More »