ترجمه کلمه resting place

resting place استراحتگاه

ترجمه کلمه resolveme this

resolveme this اين پرسش را پاسخ دهيد

resolved that …… قرار بر اين شد که ،تصميم گرفته شد که

resting potential “روانشناسى : پتانسيل استراحت ورزش : پتانسيل استراحت”

resolved با عزم ،داراى عزم ثابت ،مصمم

raff خيلى زياد،اشغال ،تفاله ،انگل

resolvable tartaric acid شيمى : تارتريک اسيد تفکيک پذير

resolve “حل کردن يا شدن ،رفع کردن ،مقرر داشتن ،تصميم گرفتن ،راى دادن علوم مهندسى : تجزيه کردن يا شدن قانون ـ فقه : تصميم”

restitute پس دادن ،بحال اول برگرداندن ،اعاده کردن

radius of influence “عمران : شعاع تاثير معمارى : شعاع تاثير”