salvo “رگبار،شليک توپ براى اداى احترام ،توپ سلام ،اظهاراحساسات شديد،شليک کردن قانون ـ فقه : شرط يا عبارتى در سند که راه گريزى براى شخص باقى مى گذارد علوم نظامى : اتش رگبار،فرياد دسته جمعى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه salvo fire
salvo fire علوم نظامى : اتش رگبار،تير رگبار
Read More »ترجمه کلمه savings bond
savings bond اوراق قرضه ،سهام قرضه
Read More »ترجمه کلمه salvo (left) right
salvo (left) right علوم نظامى : رگبار از راست يا از چپ
Read More »ترجمه کلمه savior
savior )saviour(نجات دهنده ،ناجى
Read More »ترجمه کلمه salvo latch
salvo latch “چفت دستگيره کولاس علوم نظامى : چفت کولاس”
Read More »ترجمه کلمه sacred to
sacred to “موقوف به قانون ـ فقه : مختص”
Read More »ترجمه کلمه salvoes of applause
salvoes of applause فريادهاى افرين ازچند سو
Read More »ترجمه کلمه savings and loan association
savings and loan association صندوق پس انداز تعاونى ورهنى
Read More »ترجمه کلمه saccharic
saccharic ساخارين دار،مرکب از ساخارين
Read More »