squinny زيرچشمى نگاه کردن ،کج کج نگاه کردن ،بادقت جستجو کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه scab
scab “پوست زخم ،اثر زخم ،گرى ،جرب ،پوسته پوسته شدن ،دلمه بستن زخم ،دله علوم مهندسى : ريشه”
Read More »ترجمه کلمه sbend distortion
sbend distortion “لرزش تصوير رادار علوم نظامى : لرزش تصوير دراثر حرکت زيگزاکى انتن رادار”
Read More »ترجمه کلمه squint
squint لوچى ،دوبينى ،احولى ،لوچ بودن ،چپ نگاه کردن ،نگاه با چشم نيم باز
Read More »ترجمه کلمه sbc
sbc “Small Business Computer،يک کامپيوتر کوچک با قابليت اجراى انواعى از کاربردهاى اساسى تجارىSingle Board Computer کامپيوتر : يک برد RAM, ROM, CPU و رابط دستگاه جانبى”
Read More »ترجمه کلمه squint eye
squint eye )squinter eye(احول ،چپ چشم ،لوچ
Read More »ترجمه کلمه saytzeff’s rule
saytzeff’s rule شيمى : قاعده زايتسف
Read More »ترجمه کلمه squint-eyed
squint-eyed لوچ ،احول ،متعصب
Read More »ترجمه کلمه saying and doing
saying and doing گفتاروکردار
Read More »ترجمه کلمه saying
saying “گفته ،گفتار مشهور،پند،حکمت ،اظهار قانون ـ فقه : حديث”
Read More »