square dance رقص محلى امريکا،رقص چوبى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه stabilize
stabilize “ثابت کردن ،بحالت موازنه دراوردن ،پابرجا شدن ،پابرجا کردن ،استوار کردن ،ثابت شدن ،پاياساختن ،تثبيت کردن علوم مهندسى : به حالت موازنه در اوردن قانون ـ فقه : تثبيت کردن علوم نظامى : به حال تعادل دراوردن تثبيت مسير”
Read More »ترجمه کلمه square dome
square dome معمارى : چهار طاقى
Read More »ترجمه کلمه stabilized layer
stabilized layer “قشر تثبيت شده معمارى : لايه تثبيت شده”
Read More »ترجمه کلمه square deal
square deal تقلب نکردن ،باشرف بودن رک وراست
Read More »ترجمه کلمه stabilization policy
stabilization policy بازرگانى : سياست تثبيت اقتصادى
Read More »ترجمه کلمه square foot
square foot معمارى : فوت مربع
Read More »ترجمه کلمه square inch
square inch معمارى : اينچ مربع
Read More »ترجمه کلمه stabilization
stabilization “ثبات دادن ،متعادل کردن ،تعادل ،پاياسازى ،پابرجاسازى ،تثبيت ،استوارى ،ايجاد موازنه ،تحکيم علوم مهندسى : تثبيت معمارى : استوار سازى قانون ـ فقه : تثبيت روانشناسى : استوارسازى بازرگانى : ثبات علوم هوايى : تثبيت علوم نظامى : برقرار کردن تعادل يا ثبات گلوله در مسير”
Read More »ترجمه کلمه square-in
square-in “پاس با دويدن دريافت کننده توپ به جلو و تغيير مسير به کنار و به موازات خط تجمع( فوتبال امريکايى) ورزش : پاس با دويدن دريافت کننده توپ به جلو و تغيير مسير به کنار و به موازات خط تجمع”
Read More »