stand measure اندازه مقر ر،اندازه قانونى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه spread
spread “منتشر کردن يا شدن ،منتشر کردن ،فاصله زياد بين مدافعان ،توسعه دادن ،پخش شدن ،پخش کردن ،گستردن ،فرش کردن ،گسترش يافتن ،منتشر شدن ،بسط وتوسعه يافتن ،گسترش ،وسعت ،شيوع ،پهن کردن ،پهن شدن علوم مهندسى : پهن کردن قانون ـ فقه : انتشار زيست شناسى : گسترش بازرگانى : نشر ورزش : عرض شاخهاى گوزن علوم نظامى : اتش ...
Read More »ترجمه کلمه saturation factor
saturation factor الکترونيک : ضريب اشباع
Read More »ترجمه کلمه stand in
stand in عوض ،جانشين هنرپيشه شدن ،قرب ومنزلت ،شرکت کردن
Read More »ترجمه کلمه spread (to)
spread (to) “پهن کردن ،گستردن معمارى : پخش کردن”
Read More »ترجمه کلمه stand guarantor for a person
stand guarantor for a person قانون ـ فقه : ضامن کسى شدن
Read More »ترجمه کلمه spread eagle
spread eagle “تصوير عقاب بال گسترده(علامت نظامى ايالات متحده امريکا)،(مج ).ميهن پرستى افراطى ،چاخان ،بصورت بال گسترده دراوردن ورزش : سرخوردن با عقب اسکيتهاى چسبيده بهم بجا گذاشتن ميله هاى ۲ و ۳ و ۴ و ۶ و ۷ و ¹ ۱بولينگ”
Read More »ترجمه کلمه stand guard
stand guard علوم نظامى : نگهبانى دادن
Read More »ترجمه کلمه stand guarantor
stand guarantor “ضامن شدن قانون ـ فقه : ضامن شدن”
Read More »ترجمه کلمه spread effects
spread effects “اثرات نشر بازرگانى : اثرات پراکندگى”
Read More »