سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه sponson

sponson “جدار توخالى يا جاسازى شده در بدنه تانک براى تعبيه مهمات يا بى سيم علوم نظامى : سکوى استقرار توپ روى برجک”

Read More »

ترجمه کلمه sponsor

sponsor “پدر يا مادر تعميدى ،سرپرست ،سرپرستى کردن ،اداره کننده تمرين ،کفيل خرج ،ضامن ،ملتزم ،التزام دهنده ،حامى ،کفيل ،متقبل ،ضمانت کردن ،مسئوليت را قبول کردن ،بانى چيزى ش دن قانون ـ فقه : ضامن علوم نظامى : کفالت کردن”

Read More »