spinneret “تارريس ،نخ ريس شيمى : رشته ساز”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه statistically
statistically از روى امار
Read More »ترجمه کلمه statistician
statistician “امارشناس ،امار شناس ،امارگر،متخصص فن احصائيه روانشناسى : امارگر بازرگانى : اماردان”
Read More »ترجمه کلمه spinner play
spinner play ورزش : حمله يک نفره با دريافت توپ و چرخيدن يک دايره کامل
Read More »ترجمه کلمه statistical weight
statistical weight “احتمال ترموديناميکى الکترونيک : وزن امارى شيمى : وزن امارى”
Read More »ترجمه کلمه spinnerete
spinnerete شيمى : رشته ساز
Read More »ترجمه کلمه statistical thermodynamics
statistical thermodynamics شيمى : ترموديناميک امارى
Read More »ترجمه کلمه spinning
spinning “ريسندگى ،کارخانه نخريسى معمارى : نخ ريسى ورزش : پرتاب نخ و قلاب ماهيگيرى با وسايل چرخان”
Read More »ترجمه کلمه statistical universe
statistical universe روانشناسى : جامعه امارى
Read More »ترجمه کلمه spinney
spinney )spinny(بوته زار،بيشه درخت کوتاه
Read More »